داستان شیطان چه مى كند؟

تبلیغات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    پرنیان متنوع و جوان پسند
    به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از مطالب وبلاگ به خوبی استفاده کنید و از اونها رضایت داشته باشید. سربلند و پر افتخار باشید.

امکانات جانبی

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

نظرسنجي

    به کدوم نامزد اتخاباتی رای میدید؟

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 42
    کل نظرات کل نظرات : 58
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 7

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 5
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 0
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 1
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
    آي پي امروز آي پي امروز : 2
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
    بازدید هفته بازدید هفته : 9
    بازدید ماه بازدید ماه : 990
    بازدید سال بازدید سال : 2375
    بازدید کلی بازدید کلی : 17195

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.142.96.146
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جالب انگیز به سبک پرنیان و آدرس parnianblog.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی - با سلام به وبمستروبلاگ
    پرنیان متنوع و جوان پسند
    تبریک میگم به خاطر وب خوب و پرمحتواتون .

    من یک وبسایت تفریحی دارم که پر از شادی و نشاط هست خوشحال میشم به ما هم سر بزنید و عضو بشید.

    https://www.mikh-kob.ir/

    با تشکر فراوان - 1393/1/15
    دومین جشنواره مجازی کتابخوانی - دوست بزرگوار و عزیز
    دومین جشنواره بزرگ مجازی کتابخوانی در دو رده سنی آزاد و نوجوانان در حال برگزاری است. ضمن دعوت برای شرکت در این جشنواره،از شما خواهانیم تا در اجرای این برنامه با پذیرفتن عنوان"همکار افتخاری" ما را یاری فرمائید.
    - 1392/4/23
    Milad Ghandehari - خـــــر خـــــونـــــ!

    بـــــا ایـــــنـــــ پـــــســـــتـــــایـــــ مـــــزخـــــرفـــــتـــــ. خـــــخـــــخـــــ...


    پاسخ: خودتی!!!:) فردا امتحان داریم درستو بخون. خرخون بودن که عیب نیست. - 1392/2/27
    رهگذر - سلام، یسری از مطالبتون فقط قشنگن! ولی واقعیت ندارن مثلا هشتمی و یازدهمی!!!!
    پاسخ:بله خب هدف هم قشنگ بودن مطلب بوده. به هر حال ممنون از اظهار نظرتون. - 1391/12/1
    Milad Ghandehari - لطفا به بلاگ من هم سری بزنید، مرسی از همه ;-)
    http://manotomusicfa.rozblog.com - 1391/9/29
    kimia - به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی





    اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی





    پیشاپیش یلدات مبارک
    پاسخ:یلدای شما هم مبارک - 1391/9/27
    Milad Ghandehari - مرســـــی از لطفـــــت مهـــــران جـــــان، خیلـــــی مـــــی خوامـــــد. پاسخ:نوکرتم :) - 1391/9/8
    kimia - كم باشو ازكم بودنت نترس..........



    اوني كه اگه كم باشي.........



    ولت ميكنه..........



    همونه كه اگه زياد باشي...............



    حيف و ميلت ميكنه..............



    التماس دعا من رو هم از دعاتون تو اين شبا محروم نكنيد


    پاسخ: محتاجیم به دعا - 1391/9/5
    Milad Ghandehari - وبلاگ خوبی نبود، من که خوشم نیومد...
    پاسخ: خوب به درک که خوب نبود.اصلا کی به تو گفته بیای نظر بدی؟برو برو خونتون موش بخورتت.(بازدیدکنندگان محترم ایشون که نظر دادن دوست بنده هستن و بنده باشون حساب شوخی دارم یه وقت فکر نکنین من بیشعورم) - 1391/8/30
    kimia - بزرگترين تمناي ما از خدا ميتواند كوچك ترين مهجزه اش با شد!!!!!!!!!!!!





    خدارا به بزرگيش قسم مي دهم زندگيتان را معجزه باران كند...............

    .

    .

    .

    .

    .

    عيدتون مبارك.............راستي پستتون هم جالب بود............


    پاسخ:ممنون عید شما هم مبارک - 1391/8/13

داستان شیطان چه مى كند؟

 گویند در زمان دانیال نبى یك روز مردى پیش او آمد و گفت : اى دانیال امان از دست شیطان ، دانیال پرسید: مگر شیطان چه كرده ؟ مرد گفت : هیچى ، از یك طرف شما انبیاء و اولیاء به ما درس دین و اخلاق مى دهید و از طرف دیگر شیطان نمى گذارد رفتار ما درست باشد، كار خوب بكنیم و از بدیها دورى نماییم . دانیال پرسید: چطور نمى گذارد؟ آیا لشكر مى كشد و با شما جنگ مى كند و شما را مجبور مى كند كه كار بد كنید. مرد گفت : نه ، این طور كه نه ، ولى دایم ما را وسوسه مى كند، كارهاى بد را در نظر ما جلوه مى دهد. شب و روز، ما را فریب مى دهد و نمى گذارد دیندار و درست كردار باشیم . 

 

دانیال گفت : باید توضیح بدهى كه شیطان چه مى كند، ببینم ، آیا مثلا وقتى مى خواهى نماز بخوانى شیطان نمى گذارد نمازت را بخوانى ؟ آیا وقتى مى خواهى پولى را در راه خدا بدهى شیطان مانع مى شود و نمى گذارد؟ آیا وقتى مى خواهى به مسجد بروى شیطان طناب به گردنت مى اندازد و تو را به قمارخانه مى برد؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم خوب حرف بزنى شیطان توى دهانت مى رود و از زبان تو با مردم حرف بد مى زند؟ آیا وقتى مى خواهى با مردم معامله بكنى شیطان مى آید و زوركى از مردم پول زیاد مى گیرد و در جیب تو مى ریزد؟ آیا این كارها را مى كند؟
مرد گفت نه : این كارها را نمى تواند بكند ولى نمى دانم چطور بگویم كه شیطان در همه كارى دخالت مى كند، یك جورى دخالت مى كند كه تا مى آییم سرمان را بچرخانیم ما را فریب مى دهد، من از دست شیطان عاجز شده ام ، همه گناههاى من به گردن شیطان است . دانیال گفت : تعجب مى كنم كه تو اینقدر از دست شیطان شكایت دارى ، پس چرا شیطان هیچ وقت نمى تواند مرا فریب بدهد، من هم مثل توام ، شاید تو بى انصافى مى كنى كه گناه خودت را به گردن شیطان مى گذارى .
مرد گفت : نه من خیلى دلم مى خواهد خوب باشم ولى شیطان با من دشمنى دارد و نمى گذارد خوب باشم . دانیال گفت : خیلى عجیب است ، كجا زندگى مى كنى ؟ مرد گفت : همین نزدیكى ، توى آن محله ، و از دست شیطان مردم هم خیال مى كنند كه من آدم بدى هستم ، نمى دانم چه كار كنم ، دانیال پرسید: اسم شما چیست ؟ مرد گفت : اسمم عم اوغلى است .
دانیال گفت عجب ، عجب پس این عم اوغلى تویى .
مرد گفت : چه طور مگر شما درباره من چیزى مى دانید؟ دانیال گفت : من تا امروز خبرى از تو نداشتم ، ولى اتفاقا دیروز شیطان آمد اینجا پیش من و از تو شكایت داشت و گفت : امان از دست این عم اوغلى .
مرد گفت : شیطان از من شكایت داشت چه شكایتى ؟
دانیال گفت : شیطان مى گفت : من از دست این عم اوغلى عاجز شده ام ، عم اوغلى خیلى مرا اذیت مى كند، عم اوغلى در حق من خیلى ظلم مى كند... آن وقت از من خواهش كرد كه تو را پیدا كنم و قدرى نصیحتت كنم كه دست از سر شیطان بردارى . مرد گفت : خوب شما نپرسیدید كه عم اوغلى چه كار كرده ؟ دانیال گفت : همین را پرسیدم كه عم اوغلى چه كار كرده ؟ شیطان جواب داد كه هیچى ، آخر من شیطانم و مورد لعنت خدا هستم . روز اول كه از خدا مهلت گرفتم در این دنیا بمانم براى كارهایم قرار و مدارى گذاشتم ، قرار شده است كه تمام بدى ها در اختیار من باشد و تمام خوبیها در اختیار دینداران ، ولى این عم اوغلى مرتب در كارهاى من دخالت مى كند، پایش را توى كفش من مى كند، و بعد دشنام و ناسزایش را به من مى دهد. مثلا مى تواند نماز بخواند ولى نمى خواند، مى تواند روزه بگیرد ولى نمى گیرد، پولش را مى تواند در كار خیر خرج كند ولى نمى كند. صد تا كار زشت و بد هم هست كه مى تواند از آن پرهیز كند ولى پرهیز نمى كند و آن وقت گناه همه اینها را به گردن من مى اندازد. شراب مال من است عم اوغلى مى رود و مى خورد، دو رنگى و حیله بازى از هنرهاى مخصوص من است ولى عم اوغلى در كارهایش حقه بازى مى كند، مسجد خانه خداست و میخانه و قمار خانه مال من است ولى او عوض این كه به مسجد برود دایم جایش در خانه من است . بد زبانى و بد اخلاقى مال من است ولى عم اوغلى به اینها هم ناخنك مى زند. چه بگویم اى دانیال كه این عم اوغلى مرتب بر سر من كلاه مى گذارد و آن وقت تا كار به جاى باریك مى كشد مى گوید بر شیطان لعنت . وقتى معامله مى كند و مردم را در خرید و فروش فریب مى دهد پولش را در جیبش مى ریزد ولى تهمتش را به من مى زند، آخر من كى دست او را گرفته ام و روزه اش را باطل كرده ام . آخر اى دانیال من چه هیزم ترى به این عم اوغلى فروخته ام . من چه ظلمى به این مرد كرده ام كه دست از سر من بر نمى دارد. خواهش مى كنم شما كه همیشه مرا نصیحت مى كنید این عم اوغلى را احضار كنید و بگویید دست از سر من بردارد و... شیطان این چیزها را گفت و خیلى شكایت داشت و من هم در صدد بودم كه تو را پیدا كنم و بگوییم پایت را از كفش شیطان در بیاورى . خوب ، وقتى تو در كارهاى شیطان دخالت مى كنى او هم حق دارد، در كارهاى تو دخالت كند و روزگارت را سیاه كند. اما تو مى گویى كه شیطان هرگز به زور و جبر تو را از راه به در نبرده و فقط وسوسه كرده ، در این صورت تو باید به وسوسه او گوش ندهى و سعى كنى به گفتار و رفتار نیك پایبند باشى ، آن وقت تو هم مى شوى مثل دانیال ، و نه تو از شیطان گله دارى و نه او از تو شكایت دارد. وقتى تو خودت بد مى كنى و بر شیطان لعنت مى كنى شیطان هم حق دارد كه از تو شكایت كند. تو باید آن قدر خوب باشى كه شیطان نتواند تو را لعنت كند. عم اوغلى با شنیدن این حرفها خیلى شرمنده شد و جواب داد: حق با شماست ، تقصیر از خودم بود كه دست به كارهاى شیطان مى زدم ، باید خودم خوب باشم و گرنه شیطان گناه مرا به گردن نمى گیرد، اى لعنت بر شیطان
ابلیس نامه ، ص 110
.
www.miadgah.org سایت تفریحی میعادگاه

javahermarket


تاریخ ارسال پست: پنج شنبه 24 شهريور 1390 ساعت: 12:48
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: